نوشته شده در

بیومارکرهای محرومیت از خواب در انسان و موش صحرایی

خواب یک فرآیند بیولوژیکی ضروری است با این حال، مطالعات مکانیزم‌های مولکولی مبتنی بر اثرات کم‌خوابی هنوز در اولین مراحل آن است. خطر ابتلا به بسیاری از اختلالات متابولیک، از جمله افزایش وزن، دیابت، چاقی و بیماری‌های قلبی‌عروقی به علت کم‌ خوابی، اساس تحقیقات پایه در این زمینه می‌باشد.
در یک مطالعه که در مجله “آکادمی ملی علوم” منتشر شده است، آمیتا سگل، استاد علوم اعصاب در دانشکده پزشکی Perelman در دانشگاه پنسیلوانیا و محقق موسسه پزشکی Howard Hughes همراه با پیتر میرلو ، از دانشگاه گرونینگن هلند، مولکول‌های رایج درگیر در متابولیسم پاسخ به کم‌خوابی در آنالیز خون موش و انسان را یافته‌اند. یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که تغییر کلی در چگونگی متابولیسم لیپیدها حاصل از استرس اکسیداتیو ناشی از کاهش خواب در هر دو گونه مشاهده می‌شود.
استرس اکسیداتیو و متابولیسم لیپید عامل مهمی در بیماری‌های متابولیکی هستند، اگرچه برای ایجاد یک ارتباط بین نشانگرهای موجود و بیماری‌های خاص، باید مطالعات بیشتری صورت بگیرد.
سگل می‌گوید: “یک احتمال این است که خواب باعث رفع متابولیت‌ها می‌شود و بنابراین به عنوان یک فرآیند ترمیم در سطح متابولیک عمل می‌کند.” متابولیت‌ها مواد واسطه شیمیایی یا محصولات متابولیسم هستند، بنابراین درحالی‌که از طریق تجزیه چربی‌ها، کربوهیدرات‌ها و پروتئین تولید می‌شوند، عملکرد آن‌ها محدود به این فرآیندها نیست. آن‌ها هم‌چنین در سیگنالینگ، تنظیم فعالیت آنزیمی و رشد نیز نقش دارند.
این تیم در طی پنج روز موش و انسان را در شرایط محدودیت خواب مزمن قرار دادند. در هر دو مطالعه، سطوح متابولیتی در خون موش و انسان، پس از خواب مناسب و کافی و بعد از محدودیت خواب مورد بررسی قرار گرفت. سپس متابولیت‌های خون موش‌ها و انسان‌های با محدودیت خواب شناسایی شده که 38 متابولیت منحصر به فرد را معرفی می‌کند که نیمی از آن‌ها لیپید هستند. اکثریت متابولیت‌ها در افراد کم‌خواب ترکیبات لیپید یا اسید چرب را دارند.
هفت نوع فسفولیپید به نام plasmalogens که با استرس اکسیداتیو در ارتباط هستند در موش‌های با محدودیت خواب یافت شدند. به طور کلی، سطوح بالاتر این فسفولیپیدها و نقش اساسی آن‌ها در متابولیسم لیپیدی موش‌ها و انسان‌های دارای محدودیت خواب مشخص شده‌است. هم‌چنین برخی از انتقال‌دهنده‌های عصبی و متابولیت های روده (احتمالا از میکروب‌های روده) نیز به علت محدودیت خواب تغییر کرده‌اند.

هنگامی که محققین متابولیت‌های تغییر یافته در موش و انسان را در مقایسه با شروع اولیه قبل از محدودیت خواب مقایسه کردند، متوجه شدند که دو متابولیت oxalic acid و diacylglycerol 36:3 در شرایط محدودیت خواب محو شده و بعد از بهبودی در هر دو گونه‌ دوباره مشاهده شدند. oxalic acid یک محصول زائد است که از فرآورده‌های غذایی در رژیم‌هایی مانند گیاهان، به طور عمده از تجزیه ویتامین C و برخی اسیدآمینه‌ها تولید می‌شود. Diacylglycerol یک مولکول پیش‌رونده در تولید تری‌گلیسیرید است و مولکولی است که اکثر چربی‌ها به این شکل در بدن ذخیره می‌شود و همچنین در سیگنالینگ سلولی عمل می‌کند. محققان معتقدند که این دو مولکول می‌توانند به عنوان نشانگرهای زیستی بالقوه از آن‌جایی که در هر دو گونه موجودند، به کار روند.

این بیومارکرهای بین گونه‌ای به دو دلیل مورد توجه هستند. اول این‌که نیاز به بیومارکر کمی در بررسی محدودیت خواب و کیفیت خواب وجود دارد و این رویکرد نشان می‌دهد که متابولیت‌ها در این زمینه مفید هستند. دوم این‌که متابولیت‌های مشابهی را در انسان‌ها و موش‌ها معرفی می‌کند و به همین طریق اثرات متابولیکی خواب در موش صحرایی که ممکن است دارای کاربرد بالینی و درمانی باشد مورد بررسی قرار می‌گیرد.
به طور کلی، این مطالعه یک ارتباط بالقوه بین آسیب‌شناسی شناخته شده محدودیت خواب و اختلال عملکرد متابولیکی ایجاد می‌کند و بیان‌گر این است که یکی از عملکردهای خواب ترمیم و پاک‌سازی متابولیت‌ها در مغز و بازگرداندن تعادل آنتی‌اکسیدانی در بافت‌های محیطی است و از سوی دیگر از دست دادن خواب، باعث ایجاد حالت اکسیداتیو در متابولیت‌ها می‌گردد.

منبع:

Weljie, A.M., Meerlo, P., Goel, N., Sengupta, A., Kayser, M.S., Abel, T., Birnbaum, M.J., Dinges, D.F. and Sehgal, A., 2015. Oxalic acid and diacylglycerol 36: 3 are cross-species markers of sleep debt. Proceedings of the National Academy of Sciences112(8), pp.2569-2574

نوشته شده در

ژنوم میتوکندری و هسته‌ای به طور متقابل یکدیگر را تنظیم می‌کنند

براساس مطالعه جدیدی که در مجله Cell Metabolism منتشر شده است ، انتقال اطلاعات ژنتیکی حیاتی در داخل سلول، مخابره یک طرفه نیست. میتوکندری ساختارهایی است که درون سلول‌ها بیشتر برای تبدیل مواد مغذی به انرژی قابل استفاده، شناخته می‌شود.

بیشتر مواد ژنتیکی در هسته ساکن هستند و DNA بزرگترین ماده سلول است که الگوهای رمزگذاری شده را ارسال می‌کند و اعمال انجام شده در سلول را مشخص می‌کند.

میتوکندری‌ها هم‌چنین حاوی DNA هستند ،که همه از مادر به ارث رسیده‌اند ، و همانطور که مطالعه جدید نشان می‌دهد ، میتوکندری‌ها فقط دستوراتی از هسته دریافت نمی‌کنند بلکه خود نیز دستوراتی جهت کنترل سلول صادر می‌کنند.

دکتر چنگان دیوید‌لی ، نویسنده ارشد ، از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی لس آنجلس ، مرکز جامع سرطان می‌گوید: “میتوکندری‌ها DNA  خود را دارند که احتمالاً از باکتری‌های باستانی که مدت‌ها قبل به سلول‌های‌ ما پیوسته‌اند ، منشا گرفته است. ما نمی‌دانستیم که DNA میتوکندری، پیام‌هایی را برای کنترل هسته رمزگذاری می‌کند.”

این یک کشف اساسی است که دو ژنوم، سلول را به عنوان یک سیستم ژنتیکی همزمان تکامل می‌بخشد و ممکن است تأثیر ماندگار برای طیف گسترده‌ای از زمینه‌های علمی و پزشکی داشته باشد.

وی افزود: “دانستن چگونگی ارتباط DNA درون سلول و DNA میتوکندری سخت می‌شود و محققان بیشتری را به درک هماهنگی ژن‌های رمزگذاری شده در هر دو ژنوم و نقش آن‌ها در پیری و بیماری‌ها سوق می‌دهد. یافته‌های ما قابل توجه است زیرا پیری باعث تجزیه سلول‌ها می‌شود و منجر به بیماری‌هایی مانند سرطان و آلزایمر می‌گردد.”

دکتر لی و همكاران آن‌ها با همكاری سلول‌های انسانی كشف كردند كه وقتی سلول در معرض استرس است و برای مواد مغذی گرسنه است ، MOTS-c ، پروتئین كمی رمزگذاری شده در DNA میتوكندری ، برای كنترل ژن‌ها در هسته، فعال می‌شود و كنترل ژن‌ها را فعال می‌كند. از جمله پاسخ آنتی‌اکسیدانی که در شرایط استرس اکسیداتیو توسط ژن‌های میتوکندری فعال می‌شود.

محققان گفتند: “دانستن نحوه عملکرد سلول‌ها می‌تواند منجر به درک بیشتر بیماری‌های مرتبط با سن و شاید درمان‌های جدید مبتنی بر میتوکندری، بر این اساس پایه‌گذاری شود.”

داروهای تجویزی امروزه براساس طرح كدگذاری شده در ژنوم هسته‌ای طراحی شده‌اند.

محققان به دنبال پیچیدگی کامل شبکه سلولی نبوده‌اند. اگر مثلاً تنها با نیمی از ژنوم خود با سرطان مبارزه‌ کنیم ، این تنها نیمی از راه‌حل خواهد بود. اکنون می‌توانیم با تمام مؤلفه‌های ژنتیکی خود با این بیماری‌ها مبارزه کنیم.

منابع:

Kim, K.H., Son, J.M., Benayoun, B.A. and Lee, C., 2018. The mitochondrial-encoded peptide MOTS-c translocates to the nucleus to regulate nuclear gene expression in response to metabolic stress. Cell metabolism28(3), pp.516-524.

نوشته شده در

آیا بیومارکرها در بیماری هانتینگتون می‌توانند مفید باشند؟

نوع خاصی از آسیب به نام “استرس اکسیداتیو” ممکن است به سلول‌های بیمار و مرگ در بیماری هانتینگتون کمک کند. گزارش‌های قبلی نشان می‌دهد که بیومارکر استرس اکسیداتیو می‌تواند به عنوان یک بیومارکر برای آزمایشات بالینی HD ( بیماری هانتینگتون) بررسی شود. اما به تازگی مطالعه‌ای منتشر شده که نشان می‌دهد که این بیومارکر مفید محسوب نمی‌شود. آیا این خبر بد است؟

هدف اکثر مطالعات بر روی بیماری هانتینگتون، ایجاد درمان موثر برای بیماران است. برای رسیدن به این هدف ، باید صنعت دارو را در این زمینه گسترش داد و برای دریافت دارو، باید آزمایش‌های بالینی صورت بگیرد تا اثر بخشی آنان مشخص گردد. اما چگونه می‌توانیم بدانیم که درمان موثر است؟

درباره برخی داروها به راحتی می‌توان اثربخشی آنان را تایید کرد زیرا به روشنی بر علایم HD تأثیر مثبتی دارند، همانند تاثیر بر حرکات فیزیکی مربوط به بیماری. اما ایده‌آل محققین رسیدن به دارویی است که درواقع باعث جلوگیری، کند شدن و یا توقف ساخت سلول‌های مغزی شود که باعث ایجاد HD می‌گردد. این مساله در بیماری هانتینگتون و سایر بیماری‌های مغزی بسیار سخت است، زیرا نمی‌توان به طور مستقیم مغز را بررسی و عملکرد دارو را سنجید. بیومارکر چیزی است که می‌تواند در مغز سنجیده شود و اطلاعاتی درباره اتفاقاتی که در مغز می‌افتد در اختیار قرار دهد.

بیومارکرها واقعا مهم هستند، زیرا آنها توانایی پیشرفت به سوی درمان‌های موثر را دارند. محققان نیاز به سنجش‌های قابل اعتماد و ساده دارند و این‌که بدانند در مغز بیماران هانتینگتون چه اتفاقی می‌افتد، بدون این‌که مجبور شوند جمجمه‌ها را باز کنند. هم‌چنین یک بیومارکر خوب می‌تواند در تعیین این‌که آیا یک داروی جدید دارای اثر مفید بر HD بوده یا نه مورد استفاده قرار بگیرد

 

استرس اکسیداتیو در HD

یکی از مواد تولیدشده توسط تمام سلولهای بدن، از جمله مغز، یک ماده شیمیایی به نام 8OhdG است. نام شیمیایی آن 8‌هیدروکسی دزوکسی گوانوزین بوده و تشخیص آن بسیار ساده است. سلول‌های ما به طور مداوم در معرض انواع استرس هستند. یکی از مهم‌ترین انواع استرس‌ها، استرس اکسیداتیو نامیده می‌شود. اساسا ما به اکسیژن نیاز داریم تا نیاز به انرژی را تامین کنیم، اما اکسیژن مولکول مضر نیز می‌تواند باشد و 8OhdG یک ماده شیمیایی است که وقتی اکسیژن DNA را تخریب می‌کند، تولید می‌شود.

در سال 1997، دکتر فلینت بیال از کالج پزشکی Weil Cornell، سطوح بالای 8OhdG را در مغز افرادی که در اثر بیماری هانتینگتون جان خود را از دست داده بودند،نشان داد و این مطالعه در کارهای بعدی منجر به این ایده شده است که HD با افزایش استرس اکسیداتیو همراه است.

بر اساس این ایده‌ها در مورد افزایش استرس اکسیداتیو در بیماری هانتینگتون، در سال 2006 یک گروه تحت هدایت دیانا روسس و استیو هرش در بیمارستان عمومی ماساچوست در بوستون، میزان بیومارکر 8OhdG را در خون بیماران HD که تحت تیمار دارویی بودند، بررسی کردند . نتایج بسیار جالب توجه بودند، آن‌ها دریافتند که بیماران HD دارای میزان بالاتری از 8OhdG نسبت به افراد کنترل‌شده هستند که در حقیقت، 8OhdG بیش از سه برابر که افزایش چشم‌گیری است محاسبه شد. دارویی که مورد آزمایش قرار گرفت، creatine نامیده شد که به نظر می‌رسید استرس اکسیداتیو را کاهش می‌دهد. در واقع، مصرف این دارو میزان 8OhdG را کاهش می‌دهد.

بر پایه نتایج این آزمایش نسبتا کوتاه‌مدت ، creatine بر روی حدود 650 بیمار مبتلا به HD، برای مدت طولانی‌تری تست شده است. این آزمایش جدید که CREST-E نامیده می‌شود، سطوح 8OhdG را در خون نیز اندازه‌گیری می‌کند.

8OhdG بیانگر چیست ؟

مطالعات اخیر نشان داده است که 8OhdG کاملا به همان اندازه که انتظار می‌رفت مفید نیست. به عنوان یک بیومارکر مفید، انتظار می‌رفت تغییرات سطوح آن در افراد قبل از ابتلای شدید به بیماری هانتینگتون مشاهده شود. در سال 2012 مطالعه‌ای تحت عنوان PREDICT-HD ( پیش‌بینی بیماری هانتینگنون ) بر اساس بیومارکر 8OhdG انجام شد. این مطالعه علایم افراد مبتلا به جهش HD را بررسی می‌کند، اما هنوز نشانه‌هایی از بیماری را نشان نمی‌دهند. این‌ها افرادی هستند که در آینده درمان خواهند شد و نتیجه بررسی تغییرات در این جمعیت، گامی مهم در جهت توسعه آزمایش‌های دارویی مناسب است.

سطح 8OhdG در خون افراد در مطالعه PREDICT-HD اندازه گیری شد. در این گروه، تغییرات بسیار کمی در سطوح 8OhdG وجود دارد. تجزیه و تحلیل پیچیده ریاضی نشان داد که ممکن است افزایش سطح 8OhdG در افرادی که دارای جهش HD هستند، افزایش یابد، اما تغییر بسیار کم خواهد بود. محققان PREDICT-HD با استفاده از دو تکنولوژی متفاوت برای اندازه‌گیری 8OhdG به نتایج متضاد رسیدند که یکی از آن‌ها بیان‌گر افزایش اندک و دیگری هیچ تغییری را نشان نداد.

مطالعات جدید در جهت بررسی اهمیت 8OhdG

این مطالعات گیج‌کننده بودند و دانستن اینکه آیا 8OhdG می‌تواند در بیماران HD به عنوان یک بیومارکر اندازه‌گیری شود یا نه را دشوار می‌کرد. به امید روشن شدن این مسئله، دانشمندان بنیاد CHDI و TRACK-HD مطالعه جدیدی را انجام دادند که به طور اختصاصی در مورد درک آنچه برای8OhdG در خون بیماران HD و حامل‌های جهش اتفاق می‌افتد، طراحی شده است. در ابتدا این دانشمندان به دقت تکنولوژی اندازه گیری این بیومارکر را بررسی کردند، زیرا بدون اندازه‌گیری دقیق، هیچ نتیجه‌ای نمی‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد.

با درک روشنی از دقیق بودن ابزارهای سنجش، تیم به 320 نمونه خون تحت مطالعه TRACK-HD تقسیم شد. این مطالعه به دقت افرادی که دارای جهش HD هستند را بررسی می‌کند. با استفاده از هر دو روش اندازه‌گیری، این مطالعه دقیق به وضوح ثابت می‌کند که در خون افراد مبتلا به جهش HD اختلاف سطح 8OhdG وجود ندارد. سطح بیومارکر در ابتدا و با پیشرفت بیماری تغییری نکرد. این بدان معنی است که سطوح 8OhdG یک نشانگر خوب برای آزمایشات HD نیست.

این ممکن است بد به نظر برسد، در ابتدا تصور می‌شد 8OhdG ممکن است یک بیومارکر خوب برای تیمارهای دارویی HD باشد، و اکنون مشخص شده است که این‌گونه نیست. اما در واقع این اطلاعات بسیار مفید است. دانستن اینکه 8OhdG مفید نیست، محققان را قادر می‌سازد که بر روی بیومارکرهای جدیدی که می‌تواند در این بیماری مورد سنجش قرار بگیرند، تمرکز کنند.

مطالعاتی مانند PREDICT-HD و TRACK-HD مجموعه عظیمی از بیومارکرهای بالقوه احتمالی برای پیگیری در اختیار قرار داده‌اند و این بدان معنی است که محققان یک گام به یافتن بیومارکر مفید در HD نزدیک شده‌اند.


منابع:

Rosas, H.D., Lee, S.Y., Bender, A.C., Zaleta, A.K., Vangel, M., Yu, P., Fischl, B., Pappu, V., Onorato, C., Cha, J.H. and Salat, D.H., 2010. Altered white matter microstructure in the corpus callosum in Huntington’s disease: implications for cortical “disconnection”. Neuroimage, 49(4), pp.2995-3004.

Lerch, J.P., Carroll, J.B., Dorr, A., Spring, S., Evans, A.C., Hayden, M.R., Sled, J.G. and Henkelman, R.M., 2008. Cortical thickness measured from MRI in the YAC128 mouse model of Huntington’s disease. Neuroimage, 41(2), pp.243-251.

Biglan, K.M., Ross, C.A., Langbehn, D.R., Aylward, E.H., Stout, J.C., Queller, S., Carlozzi, N.E., Duff, K., Beglinger, L.J. and Paulsen, J.S., 2009. Motor abnormalities in premanifest persons with Huntington’s disease: The PREDICT‐HD study. Movement Disorders, 24(12), pp.1763-1772.

Georgiou-Karistianis, N., Hannan, A.J. and Egan, G.F., 2008. Magnetic resonance imaging as an approach towards identifying neuropathological biomarkers for Huntington’s disease. Brain research reviews, 58(1), pp.209-225.

نوشته شده در

دفاع میکروارگانیسم‌ها در برابر رادیکال‌های آزاد

محققان نشان داده‌اند که چگونه میکروارگانیسم‌ها خود را در برابر رادیکال‌های آزاد محافظت می‌کنند.

مطالعات مختلف بی‌شماری وجود دارد که در آن، میکروارگانیسم‌ها در معرض مولکول‌های بسیار واکنشی شناخته شده به عنوان رادیکال‌های آزاد قرار دارند. این مولکول‌ها قادر به آسیب رساندن به اجزای مهم سلول هستند و ممکن است در طول متابولیسم سلول طبیعی یا در پاسخ به عوامل محیطی تولید شوند. رادیکال‌های آزاد نقش مهمی در اثربخشی آنتی بیوتیک ، ایجاد بیماری‌ها و عملکرد طبیعی سیستم ایمنی بدن انسان دارند. تیمی از محققان در  برلین مکانیسم قبلاً ناشناخته را کشف کرده است که میکروارگانیسم‌ها را قادر می‌سازد از خود در برابر رادیکال‌های آزاد محافظت کنند. یافته‌های آن‌ها ممکن است به بهبود اثربخشی مواد ضدمیکروبی کمک کند. نتایج حاصل از این تحقیق در Nature منتشر شده است.

اصطلاح رادیکال‌های آزاد اکسیژن به مولکول‌های اکسیژن بسیار واکنش پذیر اشاره دارد که قادرند به طیف وسیعی از ساختارهای سلولی مهم مانند پروتئین ، DNA  و غشای سلولی آسیب برساند. برخی از سلول‌های سیستم ایمنی بدن رادیکال‌های آزاد را به عنوان بخشی از مبارزه با میکروارگانیسم‌های مهاجم تولید می‌کنند. فرآیندهای متابولیک هم‌چنین در هنگام تماس سلول‌های میکروبی با آنتی بیوتیک‌ها منجر به تولید رادیکال‌های آزاد می‌شوند. این یک عامل مهم در فعالیت آن‌هاست. میکروارگانیسم‌ها مکانیسم‌های مختلفی را برای رهگیری و خنثی کردن این مولکول‌های بسیار واکنش پذیر ایجاد کرده اند تا بتوانند حمله سیستم ایمنی را خنثی کنند. یک تیم بین المللی از محققان به سرپرستی پروفسور دکتر مارکوس رالسر ، مدیر موسسه بیوشیمی شیمیایی Charité ، اکنون توانسته است نشان دهد که میکروارگانیسم‌ها همچنین یک استراتژی دفاعی دیگر را نیز در اختیار دارند. در مقایسه با سازوکارهای قبلاً مستند ، این استراتژی می‌تواند بسیار مؤثر باشد.

محققان، تحقیقات خود را با استفاده از مخمر نانوائی به عنوان ارگانیسم مدل شروع کردند و مشاهده کردند که سلول‌های مخمر مقادیر زیادی لیزین ، یک مونومر را که در تولید پروتئین‌های مخمر مورد استفاده قرار می‌گیرد ، جمع می‌کنند. پس از جذب محیط ، لیزین در سطوح 70 تا 100 برابر بیشتر از مقدار لازم برای رشد طبیعی ذخیره می‌شود. محققان با استفاده از مدل‌سازی ریاضی و تجزیه و تحلیل ژنتیکی برای تعیین هدف این “برداشت لیزین” ، دریافتند که سلول‌های مخمر از لیزین تجمع یافته برای تغییر متابولیسم خود استفاده می‌کنند. یکی از پیامدهای این تنظیم مجدد ، تولید مقادیر خارق العاده گلوتاتیون ، یکی از مهم‌ترین مولکولهای اصلاح رادیکال موجود در موجودات زنده بود. پس از برداشت لیزین ، سلول‌های مخمر مقاومت قابل توجهی در برابر رادیکال‌های آزاد افزایش داده‌اند. این امر به آن‌ها امکان می‌دهد مقادیر رادیکال‌های آزاد را که معمولاً منجر به مرگ سلولی می‌شوند ، تجزیه کنند. محققان نشان دادند كه این مکانیسم مقاومت، نه تنها توسط انواع مختلفی از مخمرها بلكه توسط باكتری‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مطالعات محققان نشان می‌دهد که میکروارگانیسم‌ها نه تنها برای فعال کردن رشد ، بلکه به عنوان یک اقدام احتیاطی ، مواد مغذی را از محیط اطراف خود جذب می‌کنند ، اما در برابر حمله احتمالی رادیکال‌های آزاد آماده می‌شوند. این دانش می‌تواند در آینده مفید باشد. اگر موفق شدیم این مکانیسم مقاومت را مختل کنیم ، می‌توانیم به طور بالقوه اثربخشی مواد ضدمیکروبی را بهبود بخشیم. این گروه تحقیق با استفاده از این هدف کار خود را ادامه می دهند. ما هم‌چنین مکانیسم‌های مقاومت ناشناخته دیگر را جستجو خواهیم کرد. از این گذشته ، درک فرایندهای بنیادی سلولی پیش شرط لازم برای تولید مواد ضد میکروبی است.

 

منابع:

Olin-Sandoval, V., Yu, J.S.L., Miller-Fleming, L., Alam, M.T., Kamrad, S., Correia-Melo, C., Haas, R., Segal, J., Navarro, D.A.P., Herrera-Dominguez, L. and Méndez-Lucio, O., 2019. Lysine harvesting is an antioxidant strategy and triggers underground polyamine metabolism. Nature, p.1.

نوشته شده در

آیا آنتی‌اکسیدان‌های جدید می‌توانند در میزان موفقیت درمان‌های سلولی تاثیرگذار باشند؟

تحقیقات نشان می‌دهد که درمان‌های سلولی با یک ترکیب شیمیایی که بقای آن را پشتیبانی می‌کند برای درمان طیف وسیعی از بیماری‌ها مفید هستند. بررسی‌های آزمایشگاهی نشان می‌دهد که مولکول ساخته شده جدید توسط انسان – یک نوع آنتی‌اکسیدان – از سلول‌های سالم در برابر آسیب‌هایی که به هنگام بیماری و در طول درمان سلول به بیمار منتقل می‌شوند، محافظت می‌کند. چنین روش‌هایی در حال حاضر برای درمان افراد مبتلا به اختلالات خون و هم‌چنین رشد بافت پوست برای بیماران مبتلا به سوختگی شدید استفاده می‌شود.

مطالعه برروی ترکیب جدید آزمایش‌شده نشان می‌دهد که این ترکیب 10 برابر از قوی‌ترین آنتی اکسیدان موجود در طبیعت در محافظت از سلول‌ها در مقابل آسیب‌ موثرتر است. تا حدود 90 درصد سلول‌ها می‌توانند در طول پروسه پیوند، آسیب‌دیده یا کشته شوند، این می‌تواند احتمال موفقیت درمان را تحت تأثیر قرار دهد. کارشناسان می‌گویند که قبل از درمان سلول‌ها و قبل از این‌که به بیماران پیوند زده شود، می‌تواند به بهبود میزان موفقیت درمان‌های مبتنی بر سلول کمک کند.

محققان در حال تلاش برای ایجاد چنین روشی برای درمان بیماری‌هایی مانند بیماری پارکینسون و مولتیپل اسکلروز هستند. دانشمندان دانشگاه ادینبورگ سلول‌ها را در معرض یک ماده سمی قرار می‌دهند که تقلید از شوک‌هایی است که سلول‌ها هنگام پیوند آن‌ را تجربه می‌کنند. سپس آن‌ها آزمایش کردند که درمان سلول‌ها با آنتی‌اکسیدان‌ها می‌تواند آن‌ها را از آسیب محافظت کند.

محققان ترکیب جدید مصنوعی را Proxison نامیده‌اند که 90 درصد از سلول‌ها را از مرگ نجات می‌دهد. مطالعات دیگری نیز در مورد zebrafish انجام شده است، آنتی‌اکسیدان ساخته شده توسط انسان که می‌تواند سلول‌ها را از مرگ محافظت کند. برای رسیدن به نتیجه مشابه، بیش از 10 برابر غلظت قوی آنتی‌اکسیدان طبیعی مورد آزمایش قرار گرفت.

محققان علاقه‌مندند بدانند که آیا آنتی‌اکسیدان‌ها می‌توانند به افزایش شانس انواع درمان‌های سلول‌ کمک کنند یا نه؟ بسیاری از بیماران ممکن است بتوانند از این درمان‌ها بهره مند شوند اگر بقای سلولی بتواند به طور قابل توجهی بهبود یابد. آنتی‌اکسیدان جدید بر اساس ترکیب طبیعی موجود در میوه و سبزیجات طراحی شده است. این تیم تغییرات کمی را در ساختار شیمیایی ایجاد کرد تا یک آنتی‌اکسیدان فوق‌العاده تولید کند که امیدوار است به یک داروی بالقوه جدید تبدیل شود.

دكتر تیلو کونات مدير ارشد پژوهشگاه علوم پزشكي دانشگاه ادينبورگ، گفت: “ما Proxison را به عنوان يك آنتي‌اكسيدان قدرتمند تشخيص داديم كه در محافظت از سلول‌ها از استرس اكسيداتيو و آسيب‌هاي راديكال آزاد بسيار موثر است.” این مطالعه در ادینبورگ یک گام مهم در جلوگیری از کنار گذاشتن موانع درمانی با پتانسیل افزایش کارایی سلول‌های پیوند شده در بیماران است و اجازه می‌دهد تا بیماران کمتر با منابع گران قیمت درمان شوند.”

 

منابع:

Halliwell, B., 1994. Free radicals, antioxidants, and human disease: curiosity, cause, or consequence?. The lancet344(8924), pp.721-724

Drummond, N.J., Davies, N.O., Lovett, J.E., Miller, M.R., Cook, G., Becker, T., Becker, C.G., McPhail, D.B. and Kunath, T., 2017. A novel mitochondrial enriched antioxidant protects neurons against acute oxidative stress. bioRxiv, p.109439

Sidransky, E., Nalls, M.A., Aasly, J.O., Aharon-Peretz, J., Annesi, G., Barbosa, E.R., Bar-Shira, A., Berg, D., Bras, J., Brice, A. and Chen, C.M., 2009. Multicenter analysis of glucocerebrosidase mutations in Parkinson’s disease. New England Journal of Medicine361(17), pp.1651-1661.

نوشته شده در

TEMPO قوی‌ترین آنتی‌اکسیدان مصنوعی

آنتی‌اکسیدان مصنوعی تا 100 برابر قوی‌تر از آنتی‌اکسیدان طبیعی است

آنتی‌اکسیدان‌های طبیعی به دست آمده به عنصر سلامتی تبدیل شده‌اند که باید در آن به دنبال مواد‌غذایی باشید. اما محققان UBC Okanagan و دانشگاه بولونیا دریافته‌اند که TEMPO  یک آنتی‌اکسیدان مصنوعی شناخته شده تا 100 برابر قوی‌تر از بهترین آنتی‌اکسیدان طبیعی است و می‌تواند در مقابله با همه چیز از آسیب‌های پوستی تا بیماری آلزایمر کمک کند.

به گفته UBC Okanagan رادیکال‌های آزاد، مولکول‌های بسیار واکنشی هستند که به طور طبیعی در بدن وجود دارند و در طی فرآیندهای طبیعی معمول مانند تنفس ایجاد می‌شوند.

رادیکال‌های آزاد بخشی طبیعی از متابولیسم انسان است. اما وقتی مقدار آن در بدن ما خیلی زیاد باشد ، مثل وقتی که در معرض اشعه ماوراء بنفش خورشید قرار می‌گیریم ، یا سیگار می‌کشیم یا حتی وقتی الکل می‌نوشیم ، می‌تواند مشکل ایجاد کند یامنجر به آسیب به  DNA شود و در بسیاری از بیماری‌های مختلف مانند آلزایمر نقش داشته باشد ، و برخی از محققان فکر می‌کنند حتی ممکن است مسئول پیری نیز باشند.

در حالی که بدن در حال حاضر از طریق ویتامین C و ویتامین E از سیستم دفاعی شیمیایی خود در برابر رادیکال‌های آزاد استفاده می‌کند ، DiLabio  و همکارانش می‌خواستند بدانند که چگونه یک آنتی‌اکسیدان ساخته شده توسط انسان به نام TEMPO عمل می‌کند.

محققان برای کشف این ایده از یک محیط سلول تقلید شده استفاده کردند تا آزمایش کنند که TEMPO در تبدیل رادیکال‌های آزاد به مولکول‌های غیر مضر در مقایسه با ویتامین E چقدر مؤثر است.

Dilabio می‌گوید: “ما از نتایج شگفت زده شدیم كه TEMPO در تبدیل رادیكال‌های آزاد نسبت به ویتامین E در محیط‌های چربی 100 برابر سریع‌تر بود.” “این بدان معنی است که می‌تواند وسیله‌ای ویژه موثر برای محافظت از بافت‌های پوستی یا حتی دیواره‌های سلول‌ها در برابر آسیب‌های رادیکال باشد.” این مطالعه ممکن است منجر به ایجاد یک دارو درمانی برای جلوگیری از آسیب رادیکال‌های آزاد شود.

این امر می‌تواند منجر به ایجاد یک کرم موضعی برای محافظت از پوست بعد از قرار گرفتن در معرض آفتاب یا حتی قرصی شود که می‌تواند سلول‌های عصبی را از آسیب‌دیدگی محافظت کند. ممکن است آنتی‌اکسیدان‌های مصنوعی دیگر نیز دارای خاصیت مشابه و حتی قوی‌تری باشند که نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد.

 

منابع:

Acosta, A.S., Vargas, S.E., Cuya, M.V., González, J.R. and Gutiérrez, R.S., 2013. Effect of the addition of two superoxide dismutase analogues (Tempo and Tempol) to alpaca semen extender for cryopreservation. Theriogenology79(5), pp.842-846.

Piehl, L.L., Facorro, G.B., Huarte, M.G., Desimone, M.F., Copello, G.J., Díaz, L.E. and de Celis, E.R., 2005. Plasmatic antioxidant capacity due to ascorbate using TEMPO scavenging and electron spin resonance. Clinica chimica acta359(1-2), pp.78-88.

نوشته شده در

استرس اکسیداتیو در بیماری SLOS

سندروم Smith Lemli Opitz)  SLOS) یک بیماری نادر است و زمانی اتفاق می‌افتد که بیماران از هردو والد نقص ژنتیکی Dhcr7، که آخرین آنزیم را در مسیر بیوسنتز کلسترول (۷دهیدروکلسترول‌ردوکتاز) رمزگذاری می‌کند، ارث می‌برند. SLOS یک اختلال ژنتیکی آتوزوم مغلوب است و طیف  گسترده‌ای از بیماران SLOS دارای رفتارهای اختلالی طیف اوتیسم نیز (ASD) هستند.  این سندروم با خصوصیات مشخص چهره، اندازه سر کوچک (میکروسفالی)، ناتوانی ذهنی یا مشکلات یادگیری و مشکلات رفتاری مشخص می‌شود. ضایعات قلب، ریه‌ها، کلیه‌ها، دستگاه گوارش و تناسلی نیز ممکن است در این بیماری مشاهده شود.

طبق مطالعات می‌توان علائم آسیب اکسیداتیو را در SLOS مشاهده کرد بنابراین درمان‌ آنتی‌اکسیدانی در برخی از جمعیت‌ موش‌های دارای این نقص انجام شده است. برای نشان دادن عدم تعادل اکسیداتیو در SLOS  بیومارکرهای  پراکسیداسیون لیپید مورد ارزیابی قرار گرفت.مالون‌دی‌آلدهید MDA به طور معنی‌داری در موش‌های جهش‌یافته نسبت به گروه‌های کنترلی تغییر یافته بود. MDA  از اکسیداسیون اسید آراشیدونیک حاصل می‌شود. سطوح پایین MDA در موش‌های سالم کنترلی در طی استرس اکسیداتیو افزایش یافته و هم‌چنین میزان کمتری در موش‌های موتانت هترو نسبت به گروه کنترلی مشاهده می‌شود.

این الگو از اثرات، با اندازه‌گیری ایزوپروستان‌ها و نوروپروستان‌ها نیز تأیید شدند. ایزوپروستان‌ها نیز از اسید آراشیدونیک مشتق شده‌اند و بیومارکر خاص و پایدار آسیب اکسیداتیو محسوب می‌شوند.  تمامی مطالعات نتایج مشابهی نشان دادند. در این موش‌ها تفاوت بین ايزوپروستان‌ها وجود نداشت، اما افزایش قابل ملاحظه‌ای در میزان  نوروپروستان‌ها مشاهده شد. داده‌ها تغییرات در میزان استرس اکسیداتیو و ارتباط آن‌ها با میزان این بیومارکرها را تایید می‌کنند.  با این حال، مطالعات بیشتری باید بر روی مکانیزم آسیب اکسیداتیو بر روی SLOS مربوط به محصولات اکسید شده انجام گیرد.

داده‌ها نشان‌دهنده ارتباط بین استرس اکسیداتیو و میزان بیومارکر در SLOS است و مطالعات بیشتری باید برروی محیط اکسیداتیو و تاثیر آن بر عملکرد عصبی انجام بگیرد. اما این مساله اثبات شده‌است که آسیب اکسیداتیو در دوره‌ها و شرایط خاصی در بدن رخ می‌دهد و کاهش این آسیب‌ها می‌تواند بر سلامت عملکرد و رفتار عصبی تاثیرگذار باشد،  این مطالعات باید به صورت بالینی نیز آزمایش شود که در صورت تایید جهت جلوگیری از آسیب و کم کردن اثرات بیماری و هم‌چنین بهبود کیفیت زندگی بیماران کاربرد خواهند داشت.

 

منبع:

Sharif, N.F., Korade, Z., Porter, N.A. and Harrison, F.E., 2017. Oxidative stress, serotonergic changes and decreased ultrasonic vocalizations in a mouse model of Smith–Lemli–Opitz syndrome. Genes, Brain and Behavior.

نوشته شده در

نقش تیول پراکسیداز در S. pneumoniae

باکتری‌های Streptococcus pneumoniae از سطح بالایی از پراکسید هیدروژن (H202) با کمک تیول پراکسیداز (TpxD) دفاع می‌کنند.

محققان گزارش دادند كه P.pneumoniae فاقد پروتئین كاتالاز برای محافظت در برابر استرس اکسیداتیو است ، اما ژن tpxD در S.pneumoniae پروتئین TpxD عملکردی را درگیر در مهار H202 كد می‌كند.

محققان به رهبری نوریث پورات (مرکز پزشکی دانشگاه سوروکا ) ، گفتند که پنوموکوک در طی عفونت در معرض سطوح مختلف اکسیژن است. در مرحله رشد هوازی ، S.pneumoniae  مقدار بالایی از H202 تولید می‌کند که می‌تواند مرگ سلول را در غلظت‌های زیاد القا کند.

پورات و همكارانش در رابطه با عفونت و ايمونولوژي توضيح مي‌دهند كه برخي از آنزيم‌هاي كليدي كه در پاسخ اكسيداتيو نقش دارند، از جمله سوپراكسيد دیسموتاز ، NADH oxidase و alkyl hydroperoxidase به تفصيل شرح داده شده اند ، اما پاسخ كامل مشخص نيست.

در آزمایش اول ، این گروه نشان داد كه پروتئین TpxD فعالیت پراكسیداز را در خود دارد ، و TpxD نوترکیب كاهش H202 را كاتالیزه می‌كند.

در آزمایش‌های داخل بدن ، با این حال ، نشان داد که TpxD فقط بخشی از H202 تولید شده توسط پنوموکوک را سم زدایی می‌کند. در تجزیه و تحلیل طیف سنجی جرمی ، TpxD- سیستئین تحت شرایط مشابه در جایی که H202 تشکیل شده است ، “تأیید فعالیت تیول پراکسیداز” ، “اکسیداسیون انتخابی” را در داخل بدن و تحت شرایط اکسیداسیون انتخابی قرار می‌دهد.

بیان و سنتز در شرایط آزمایشگاهی TpxD در سلول‌های رشد یافته هوازی در مقایسه با سلول‌های رشد یافته بی هوازی به طور معنی داری افزایش یافت. محققان توضیح می‌دهند که محل psa  در pneumoniae  که یک کمپلکس ABC Mn2 + -permease psaBCA را در بالادست کدنویسی برای پراکسیداز تیول رمزگذاری می‌کند.

با نگاهی به رابطه بین سطح بیان psaBCA و tpxD ، مشخص شد که psaBCA در شرایط هوازی در مقابل شرایط بی‌هوازی و در پاسخ به H202 تنظیم می‌شود. هماهنگی psaBCA و tpxD در داخل بدن با مقایسه سطح بیان موش‌های آلوده ، با آزمایش نشان داد که یک رابطه معکوس در سطح بیان وجود دارد.

“گزارش ما نشان می‌دهد که اثر H202 در بیان psaBCA توسط TpxD واسطه می‌یابد.” “این ممکن است یکی از مؤلفه‌های استراتژی اساسی ارگانیسم برای تنظیم دقیق فرآیندهای سلولی در پاسخ به H202 باشد.”

 

منابع:

Yesilkaya, H., Andisi, V.F., Andrew, P.W. and Bijlsma, J.J., 2013. Streptococcus pneumoniae and reactive oxygen species: an unusual approach to living with radicals. Trends in microbiology21(4), pp.187-195.

Hajaj, B., Yesilkaya, H., Benisty, R., David, M., Andrew, P.W. and Porat, N., 2012. Thiol peroxidase is an important component of Streptococcus pneumoniae in oxygenated environments. Infection and immunity80(12), pp.4333-4343.

نوشته شده در

بیومارکر استرس اکسیداتیو، پروب فلورسنت مالون‌دی‌آلدهید در سلول‌های زنده

مالون‌دی‌آلدهید (MDA) بیومارکر مهمی در استرس اکسیداتیو محسوب می‌شود. تغییرات سطح MDA در سیستم‌های بیولوژیکی اغلب نشان‌دهنده تغییرات پاتولوژیک است که با انواع بیماری‌ها مرتبط است. اگرچه برای تشخیص MDA روش‌های مختلفی وجود دارد، این بیومارکر در سلول‌های زنده هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است. در مطالعه‌ای، پروب فلورسنت روشن MDAP-1 را با مکانیسم انتقال پیوند الکترونی همراه کرده‌اند که برای اولین‌بار حساسیت MDA را تحت شرایط فیزیولوژیکی با حساسیت بالا نشان می‌دهد. ارزیابی‌های بیولوژیکی بیشتر نشان می‌دهد که MDAP-1 قادر به شناسایی MDA درونی و خارجی در سلول‌های زنده است که این موضوع می‌تواند برای ردیابی MDA تحت استرس اکسیداتیو کاربرد داشته باشد. این نتایج جهت مطالعات مربوط به رویدادهای بیولوژیک مرتبط با MDA و کشف مکانیزم آسیب شناختی در آینده مفید خواهد بود.
یک محصول جانبی پراکسیداسیون اسیدچرب اشباع نشده ناشی از ROS، مالون‌دی‌آلدهید (MDA) است که به عنوان یک بیومارکر استرس اکسیداتیو بررسی می‌شود. واکنش پذیری بالای MDA باعث سمی شدن آن شده که می‌تواند به راحتی با بیومولکول‌هایی مانند پروتئین‌ها و اسیدهای‌نوکئیک واکنش دهد. تغییرات سطح MDA در اندام‌های زنده اغلب نشان‌دهنده تغییرات پاتولوژیک و بروز بیماری‌های مختلف مانند لوسمی، دیابت، سرطان، بیماری قلبی عروقی، سندرم دائمی ماکولا، آسم، آترواسکلروز و بیماری‌های کبدی است بنابراين تشخيص MDA بسیار بااهمیت بوده تا مانع از پیشرفت بیماری و بررسی مکانیسم‌های پاتولوژیک گردد.

درحال حاضر روش‌های تشخیص MDA عبارتند از: تست تيوباربيتوريک اسيد TBA که به طور گسترده مورد استفاده قرار مي‌گيرد، تکنيک‌هاي تازه توسعه يافته عبارتند از کروماتوگرافي مايع، الکتروفورز، کروماتوگرافي گازي و طیف سنجی. با این حال، تقریبا تمام این روش‌ها با مشتقات شیمیایی نسبتا مضر و تحت شرایط سخت مانند اسیدیته قوی و یا درجه حرارت بالا انجام می‌گیرند، بنابراین فقط در نمونه های مایع بدن مانند سرم و ادرار قابل استفاده هستند. به همین دلیل نیاز بسیار شدید برای توسعه فلورسنت مولکول‌های کوچک، قابل نفوذ و بسیار انتخابی وجود دارد.

محققان اولین پروب فلورسنت MDA را که تحت شرایط فیزیولوژیکی کار می‌کند، گزارش کرده‌اند که برای بررسی MDA در سلول‌های زنده مناسب است. به طور خلاصه، یک پروب فلورسنت روشن (MDAP-1) برای MDA بر اساس مکانیسم پیوند الکترونی پیشنهاد شده است. MDAP-1 قادر به تشخیص MDA خارجی و درون سلولی در سلول‌های زنده است. هم‌چنین در تحقیق MDA تحت استرس اکسیداتیو قابل استفاده است. به طور کامل این اولین پروب فلورسنت برای MDA است که در شرایط فیزیولوژیکی کار می‌کند که می‌تواند برای مطالعات مربوط به رویدادهای بیولوژیک MDA مفید باشد

 

منبع:

Chen, J., Zeng, L., Xia, T., Li, S., Yan, T., Wu, S., Qiu, G. and Liu, Z., 2015. Toward a biomarker of oxidative stress: a fluorescent probe for exogenous and endogenous malondialdehyde in living cells. Analytical chemistry87(16), pp.8052-8056.

نوشته شده در

استرس اکسیداتیو در وقفه تنفسی

استرس اکسیداتیو مانع از وقفه تنفسی در خواب می‌شود؟

محققان می‌گویند ، وقفه تنفسی خواب ممکن است با افزایش بار اکسیداتیو همراه باشد.

این اطلاعات از آنجا که OSAS سندرم وقفه تنفسی  درخواب با عوارض قابل توجهی همراه است که شامل عوارض قلبی و عروقی نیز می‌شود ، مهم است ، بنابراین افزایش استرس اکسیداتیو ممکن است توضیحی مناسب برای رابطه بین OSAS و عوارض قلبی عروقی باشد.

آنها دریافتند که تغییرات یک شبه در کاهش گلوتاتیون و نسبت گلوتاتیون احیا (GSH) به گلوتاتیون اکسیده شده (GSH: GSSG) در بیماران مبتلا به OSAS شدید با افراد دارای اختلال خواب تفاوت معنی داری دارد.

این یافته ها می‌گوید: “یافته‌های ما نشان می‌دهد كه بیماران OSAS ، افزایش سطح GSH خود را در طی شب نسبت به گروه كنترل نشان داده‌اند.” “این ممکن است در دوره طبیعی OSAS از آنجا که پیشنهاد شده است که غلظت بالای GSH خون با طول عمر طولانی در حیوانات و انسان‌ها ارتباط دارد ، مهم باشد.”

18 بیمار مبتلا به OSAS شدید ، که به عنوان شاخص وقفه تنفسی (AHI)  بالای 30 سال تعریف شده بودند ، هیچ درمان قبلی برای OSAS دریافت نکرده بودند و عاری از عوارض جانبی شناخته شده برای افزایش استرس اکسیداتیو بودند.

بیماران مبتلا به OSAS و 13 فرد مبتلا به خروپف اولیه اما AHI زیر 5 سنجش شده با اسپیرومتری ، اکوکاردیوگرافی و مطالعه کامل پلی‌مونوگرافی قرار گرفتند. قبل و صبح روز بعد از پلی‌مونوگرافی ، نمونه خون برای ارزیابی نشانگرهای استرس اکسیداتیو جمع آوری شد.

این‌ها شامل نشانگرهای پراکسیداسیون لیپیدها و مواد واکنش پذیر اسید تیوباربیتوریک [TBARS] ، اکسیداسیون پروتئین (سطح کربونیل) و پراکسیداسیون  GSH نسبت GSSG به عنوان معیار سمیت سلولی ، تولید پراکسید اکسیژن (کاتالاز) و سوپر اکسید دیسموتاز مس و روی و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل هستند.

شرکت کنندگان با و بدون OSAS قبل از پلی‌مونوگرافی سطح مشابهی از نشانگرهای استرس اکسیداتیو ارزیابی شده داشتند. اما در طول شب ، سطح GSH به طور متوسط ​​15٪ در بیماران مبتلا به OSAS کاهش یافته و به طور متوسط ​​63٪ در افراد فاقد OSAS افزایش یافته است. تغییر مشابهی برای نسبت GSH: GSSG مشاهده شد. این اختلافات هر دو معنی دار بود.

اما در تغییر یک شبه در سایر نشانگرهای استرس اکسیداتیو بین دو گروه تفاوت وجود نداشت. محققان خاطرنشان كردند كه تغييرات سطح نشانگرهاي زيستي با شاخص AHI ، برانگيختگي و عدم اشباع ارتباطي ندارد.

آنها گفتند: “مطالعه حاضر شواهدی را ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد استرس اکسیداتیو یک شبه در بیماران OSAS حداقل در مسیر GSH / GSSG افزایش می‌یابد.”

 

منابع:

Gupta, V., Mo, L., Modi, R., Munnur, K., Nerlekar, N., Cameron, J., Seneviratne, S., Joosten, S., Hamilton, G. and Wong, D., 2018. Apnoea–Hypopnoea Index is a Better Predictor than Measures of Hypoxemic Burden for Significant Coronary Artery Plaque Burden in Obstructive Sleep Apnoea. Heart, Lung and Circulation27, p.S217.

 

Tang, T., Huang, Q., Liu, J., Zhou, X., Du, J., Wu, H. and Li, Z., 2019. Oxidative stress does not contribute to the release of proinflammatory cytokines through activating the Nod-like receptor protein 3 inflammasome in patients with obstructive sleep apnoea. Sleep and Breathing23(2), pp.535-542.

نوشته شده در

اپیتوپ مالون‌دی‌آلدهید، عامل موثر در التهاب کبدی

بیماری‌های مرتبط با رژیم غذایی مانند بیماری کبد چرب غیر الکلی (NAFLD)، دارای یک عنصر التهابی عمده هستند. با این حال، مسیرهای مولکولی مرتبط با رژیم غذایی که منجر به التهاب می‌شوند، ناشناخته است. در یک مطالعه جدید، دانشمندان مرکز تحقیقاتی CeMM دانشکده مولکولی آکادمی علوم اتریش و دانشگاه پزشکی وین، پروسه‌های التهابی مهمی را در بیماری NAFLD شناسایی کردند. علاوه بر این، مطالعه منتشر شده در Hepatology نشان می‌دهد که مالون‌دی‌آلدهید (MDA) بیومارکر استرس اکسیداتیو، نقش مهمی در بروز NAFLD دارد و می‌تواند توسط آنتی‌بادی‌های طبیعی خنثی شود که به عنوان یک رویکرد جدید در درمان بالقوه این بیماری شایع معرفی می‌شود.

ترکیبی از رژیم غذایی غلط و فقدان ورزش می‌تواند به مشکلات جدی سلامتی منجر شود: در سراسر جهان، موارد چاقی، فشار خون بالا یا مقاومت به انسولین در سطح هشداردهنده قرار دارند. در نتیجه، خطر ابتلا به بیماری‌های مرتبط با التهاب مانند دیابت نوع 2، NAFLD و بیماری‌های قلبی عروقی بر این اساس افزایش یافته است. با این حال، مسیرهای دقیق که عادات غذایی را با التهاب ناشی از آن پیوند دهند تاکنون به خوبی شناخته نشده است.

محققان تنها توانسته‌اند پروسه‌های زیست شناختی را که منجر به التهاب مزمن حاصل از رژیم غذایی غلط در موش‌ها بروز می‌کند را شناسایی کنند علاوه بر این، دانشمندان MDA را یک عامل کلیدی در التهاب کبدی می‌دانند که می‌تواند با آنتی‌بادی‌های طبیعی خنثی شود.

مالون‌دی‌آلدهید مولکول بسیار واکنشی، محصولی از تجزیه چربی و بیومارکر استرس اکسیداتیو است که بر روی سطح سلول‌های مرده در کبد تجمع می‌یابد. این مولکول به طور شیمیایی به پروتئین‌های غشایی و یا فسفولیپید‌ها متصل می‌شود و به این ترتیب اپیتوپ‌های MDA را تشکیل می‌دهد. گروه تحقیقاتی نشان داد که این اپیتوپ‌های MDA باعث ایجاد ترشح سیتوکین و همچنین استخراج لکوسیت‌ها می‌شود و در نتیجه باعث التهاب می‌گردد.

محققان نقش مهم این اپیتوپ‌های MDA را در التهاب کبدی ناشی از رژیم غذایی بررسی کرده‌اند. با تزریق داخل وریدی از یک آنتی بادی MDA خاص که به طور انتخابی به اپیتوپ‌های MDA متصل می‌شود، می‌توان التهاب را در موش‌ها بهبود بخشید. این مطالعه نشان می‌دهد که با بررسی توالی RNA و تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک داده‌های مربوط به ترجمه، مکانیزم‌های کلیدی در برخی از بیماری‌های شایع را می‌توان بررسی کرد که این یافته‌ها در مدل‌های موش تایید می‌کند که استفاده از آنتی‌بادی‌های خاص برای اپیتوپ‌های MDA یک رویکرد جدید امیدوار کننده برای توسعه استراتژی‌های درمانی می‌باشد.

 

 

منبع:

Busch, C.J.L., Hendrikx, T., Weismann, D., Jäckel, S., Walenbergh, S., Rendeiro, A.F., Weißer, J., Puhm, F., Hladik, A., Göderle, L. and Papac‐Milicevic, N., 2017. Malondialdehyde epitopes are sterile mediators of hepatic inflammation in hypercholesterolemic mice. Hepatology65(4), pp.1181-1195.

نوشته شده در

عصاره دارچین، عامل کاهش استرس اکسیداتیو در سندرم متابولیک

مطالعه جدید محققان نشان داده است که مصرف روزانه عصاره دارچین می‌تواند سطح آنتی‌اکسیدانی بدن را افزایش و در نتیجه استرس اکسیداتیو را در ارتباط با سندرم متابولیک کاهش دهد.

سندروم متابولیک حدود 32 درصد از بزرگسالان را تحت تاثیر قرار داده و با چاقی، فشار خون بالا و کاهش سوخت و ساز بدن با سنجش گلوکز و انسولین مشخص می‌شود. سندرم  متابولیک با افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 و بیماری قلبی‌عروقی همراه است.

محققان 24 نفر از افراد مبتلا به اختلال دیابتی و تحت استرس اکسیداتیو را مورد مطالعه قرار دادند. بیماران به دو گروه تصادفی  تقسیم شدند: گروه اول با دوز روزانه 500 میلی‌گرم عصاره دارچین و گروه دوم به مدت 12 هفته با داروی Placebo تیمار شدند.در نتیجه این مطالعه، محققان دریافتند که در گروه عصاره دارچین در مقایسه با گروه Placebo ، سطح آنتی‌اکسیدانی پلاسما به طور قابل توجهی افزایش یافته است، سطوح گونه فعال مرتبط با استرس اکسیداتیو مانند مالون‌دی‌آلدئید (MDA) نیز در گروه دارچین پایین‌تر بود، اما در بیماران تیمار شده با Placebo تغییری مشاهده نشد.

این مطالعه نشان می‌دهد که ترکیبات فعال موجود در عصاره دارچین ممکن است در کاهش خطر ابتلا به این بیماری‌ها به وسیله محافظت از سلول‌ها از اکسیداسیون مضر کمک کنند. افراد مبتلا به اختلال عملکرد انسولین در معرض خطر بیشتری از بیماری‌های مزمن تهدید کننده زندگی هستند، از جمله دیابت و بیماری‌های قلبی.

مطالعات حیوانی قبلی، مصرف روزانه عصاره دارچین را به تنظیم فشار خون، هم‌چنین سطح پایین گلوکز خون، تری‌گلیسیرید، کلسترول تام و LDL کلسترول مرتبط کرده است. امروزه دارچین به عنوان یک تنظیم کننده قند خون در میان افراد دیابتی استفاده می‌شود. دارچین بدن را از آسیب های اکسیدانتی محافظت کرده و گیاه کامل دارویی برای افراد دیابتی به شمار می‌رود

منابع:

Roussel, A.M., Hininger, I., Benaraba, R., Ziegenfuss, T.N. and Anderson, R.A., 2009. Antioxidant effects of a cinnamon extract in people with impaired fasting glucose that are overweight or obese. Journal of the American College of Nutrition28(1), pp.16-21.

Qin, B., Panickar, K.S. and Anderson, R.A., 2010. Cinnamon: potential role in the prevention of insulin resistance, metabolic syndrome, and type 2 diabetes. Journal of diabetes science and technology4(3), pp.685-693.

Mang, B., Wolters, M., Schmitt, B., Kelb, K., Lichtinghagen, R., Stichtenoth, D.O. and Hahn, A., 2006. Effects of a cinnamon extract on plasma glucose, HbA1c, and serum lipids in diabetes mellitus type 2. European journal of clinical investigation36(5), pp.340-344.